۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

اعمال سلیقه در پیشنهاد!

دوست کاریکاتوریست من هر از گاهی به چیزی علاقه‌مند می‌شود. و حالا به کتاب. هر روز زنگ می‌زند و راهنمایی برای  انتخاب کتاب می‌خواهد.
به نظرم علاقه‌مند شدن به کتاب و حتا دیدار با یک کتاب خوب مثل دیدن و یا علاقه‌مند شدن به هر چیزی در عالم محصول یک اتفاق است و البته جنس این اتفاق در مورد کتاب کمی فرق می‌کند.
دوست کاریکاتوریست من به صورت اتفاقی کتاب می‌خرد. و در آخرین خریدش در دام پل آوستر افتاد. با این‌که هیچ‌وقت نتوانستم با کارهای این آدم کنار بیایم ولی همیشه به خاطر جادویی که برای افراد زیادی داشته، ستایشش کرده ام. نثر ساده و ماجراهای خیلی ملایم و فضای بی‌ریخت قصه‌ها که اتفاقا از جذابیت‌های قصه‌هاش برای خیلی‌هاست برای من هیچ علاقه‌ای ایجائ نمی‌کند. شیفته‌ی فضای قرص و جادویی رمان‌های روسی و فضای واقعی و دوست‌داشتنی قصه‌های انگلیسی و .... هستم.
دوست کاریکاتوریست من از امروز داستان روسی می‌خواند! برادران کارامازوف فکر کنم.

۱۳۸۹ مهر ۲, جمعه

صعود به کیش!

پایان تابستان با یک کوه‌نوردی دل‌کش و طولانی و خواستنی!. وسط هفته؛ آخر شهریوری که پاییزش زودتر رسیده، طی یک برنامه‌ی دوروزه کیش را فتح کردیم! درست است، خیلی بچه‌ها همین حرف شما را زدند، که هفته‌‌ی آخر تابستان، کیش شلوغ است و جنس‌ها گران! بروید حداقل قشم! یا مثلا: مگر کیش هم قله دارد!؟
قله‌ی کیش نام دو قله از مجموعه کوه‌های جوپار است که  یکی از پر تراکم‌ترین قله‌های 4000متری ایران هستند. تا به‌حال فکر می‌کردم چرا کوه‌نوردان کم‌تر به صعود این کوه‌ها در کرمان می‌روند. فاصله‌ی این جبال تا شهر کرمان 15کیلومتر است ولی مثلا قله‌ی هزار که حدود 120کیلومتر تا مرکز استان فاصله دارد، همیشه میهمان کوه‌روهای زیادی‌ست. ولی الان دیگر جواب این سوال را می‌دانم.
صعود به 4000متری‌های جوپار آسان نیست. خیلی‌ها به قلل جوپار لقب آلپ ایران را داده‌اند. صعود به جوپار از دهانه‌ی قناتغستان آغاز می‌شود و بعد از یک پیاده‌روی نسبتا طولانی در میانه‌ی یک راهروی زیبای سنگی، بادیواره‌های بلند، به مسیر ورودی جوپار که به «راهروی رجب» معروف است، می‌رسیم. این مجموعه‌کوه بلند با این همه قله ظاهرا همین مسیر را برای قله‌های 20گانه‌اش دارد. البته توی همین مسیر یک راه قدیمی هم هست که راهروی رجب را دور می‌زند و مسیر دورتری است.
راهروی رجب، دیواره‌ی صخره‌ای 60-70 متری شیکی‌ست. شیک که می‌گویم یعنی واقعا تر و تمیز برای صعود حتا آماتورها. دیواره‌ای پر از گیره‌های مطمئن.
جوپار را به راحتی نمی‌توان تحلیل بصری کرد. مجموعه‌کوهی که از هر زاویه‌ای به شکلی دیده می‌شود. زیبایی چشم‌انداز دور جوپار از جاده‌ی سه‌کنج در سمت غرب جاده‌ی بم-کرمان و از سمت غرب از جاده‌ی نگار-بافت دیده می‌شود که البته منظره ی زمستانی باشکوهی دارد. ولی واقعا از هرطرف که به آن نگاه کنی نمی‌توانی به عظمت آن برسی.
جوپار پر از نام‌های عجیب و جالب است.همین راهرو رجب، یا خندق خرپران، قیف مصیبت یا قلل مادر و بچه، تافک؛ کیش 1و2، بلوچی، و گل سرسبد آن سه‌شاخ! یک زبان‌شناس که هنوز به یاد کوه است باید یک روزی ریشه‌یابی کند این نام‌ها را!
بعد از راهروی رجب یک شیب نسبتا تند است و باقی مسیر تا جانپناه تقریبا شیب تند ندارد. این وسط البته خندق خرپران است که به خاطر اسمش هم که شده حتما یادتان می‌ماند! خرپران دره ی کوچکی‌ست غربی-شرقیکه حدود صدمتری در شیب زیاد باید از کنار دیواره دست به‌سنگ بروید. البته قسمتی از دیواره یک سیم بکسل راه رفتن را برای شما آسان می‌کند.
چانپناه جوپار هم درست در دره‌ی میانه‌ی کوه‌های جوپار قرار دارد در میانه دور مسیر بیدستان‌های آن.  اما  این وسط شمایل باشکوه کوه‌ها دیدنی‌ست. شب ساعت 10 در ورودی قیف مصیبت شب‌مانی‌مان اتفاق افتاد. و صبح ساعت 5 حمله به قله از دهانه‌ی قیف مصیبت شروع شد. قیف مصیبت حقیقتا مصیبت است. البته زمستان وحشتناکی باید داشته باشد قاعدتا.
برای صعود به کیش 1 از انشعابی که به سمت معروف‌ترین قله‌های جوپار یعنی سه شاخ بزرگ می‌رود به سمت چپ پیچیدیم و بعد از گذشتن از حاشیه‌ی کیش2 قله‌تک افتده‌ی کیش 1 روبرومان بود. قله‌ای زیبا. حدود 5ساعت حمله طول کشید.

امسال خشک‌سالی جان چشمه‌های جوپار را گرفته ولی حوالی شب می‌توان در مسیر بیدستان‌ها کورسویی از آب پیدا کرد.
کوهستان در وسط هفته بسیار خلوت بود و ما در طول 29 ساعت صعود غیر از دو شکاربان کسی را ندیدیم. البته کبک‌ها و زاغ‌ها و کل و بزها فراوان!

فعلا بلاگر عکس‌ها را لود نمی‌کند. بسیار عکس دیدنی دارم!

توضیح از وبلاگ کوهنوردی و زبان‌شناسی:
واژه‌ی كيش در فارسي كرماني به معني "پيچ و خم كوه، پيچ و خم گدار" است .( فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم كرمان، دكتر ابوالقاسم پورحسيني)  اهالي سرآسياب شش نيز از واژه‌ی كيش به معناي دره پر پيچ و خم استفاده مي كنند و مثلا كيش انجيري به دره اي پرپيچ و خم در دره‌ی كوه ديده باني ، يا همان بندر سر‌آسياب شش ، اشاره دارد.
ghole kish

خبر صعود در کوه‌نوردان امید

عکس قله از رقص طوفان





۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

غزل‌کوه 1

:
دیدی وقتی از کوه می‌ری بالا هی از اونایی که میان پایین می‌پرسی: «چقدردیگه مونده؟»
توی زندگی ولی کسی نیست که ازش بپرسی: چقدر مونده...

::
به کوه می‌زنم
از بس که
           نیستی...