۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

دماوندیه

ذوق دماوند از 3هفته پیش توی رگ‌هایمان می‌دوید. تا بالاخره روز چهارشنبه2تیر 89 وقتی که من رسیدم راه‌آهن و با گروه 3نفری بچه‌های باقطار رسیده همراه شدم این ذوق باز شد و مزه‌اش کامم را یک‌شیرینی کرد که خیلی شیرینی ماهی بود!
سه‌شنبه عصر از میدان منیریه تا چهرراه سپه آمدم و وسایل زیر را خریدم: شلوار پلارWolf Skin، شلوار کوهHARD WEAR قمقمه، کلاه، و کلی خرت و پرت دیگه.
ساعت حوالی 10 ترمینال شرق بودیم و حوالی 1 پلور
هوا عالی
و دماوند توی آسمون آبی تماشایی. توی قرارگاه فدراسیون،
ادامه دارد.... فعلا اینجانب حال ندارد!

























۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

در دره‌ی بهشت

آمادگی برای دماوند
پنج‌شنبه و جمعه  28 و 29 خرداد 1389

یک کوه‌گردی دل‌نشین در در میانه‌ی چند کوه. مسیر حرکت شما از دره‌ی میان‌کوه‌ها می‌گذرد و از حاشیه‌ی رودی که کنار دستتان است. مسیر زیبا و پر از چمن است. ما قرار بود در ارتفع 4000 بخوابیم برای صعود هفته‌ی بعد به دماوند.یک کوه‌پیمایی خوب بود با متعلقاتش.


 از مسیر بند خاکی لاله‌زار اردوگاه عشایر بود که تابستان از سمت جنوب استان کرمان به این‌جا می‌کوجند. بچه‌های چشم‌رنگی، با لپ‌های سرخ و خشک‌شده و خونین.
 لمیدن روی اسفنجِ خارآلود کنار چشمه!
این آثار باقیمانده‌ی یک شهید در جبهه نیست! پوتین‌های مملی‌ست که به هاشو معروف است (هاشو کوشاشه شووشته!)


 شب و ماه و ابر و نگاهی به بیرون قاب

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

هوم.
حالا که از لاله‌زار برگشتیم انگار که از بهشت برگشتیم! یکی مسیر رویایی با شیب ملایم و پر از پونه  و چمن وآب. لاله‌زار انگار سبلان کرمان باشد.
شیب ملایم مسیر تا قله‌های کوه‌شاه و لاله‌زار برای یک تمرین استقامت عالی‌ست. مسیر زیبا هم که همه‌چیز را دو چندان می‌کند. حرکت از کمپ لاله‌زار 3عصر بود که شروع شد و در مسیر از یک اردوگاه عشایر گذشتیم و بعد حوالی 9 شب بود که در مسیر دست چپ لای سنگ‌ها جاباز کردیم برای خوابیدن در بوی پودنه‌ها و صدای آب.

۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

آمادگی برای دماوند در 5.5 صبح!

آمادگی برای صعود دماوند از دو هفته پیش شروع شده. وقتی که سرپرست زنگ زد تا خبر بدهد که برای دماوند آماده شویم من توی چنگل‌های گیلان بودم! روستای بره سر درست کنار دریاچه‌ی عین ماهش که پر ماهی سرخ بود.


صبح‌ها هر روز 5.5 اهالی می‌روند صاحب‌الزمان و هفته‌ی قبل گروهی هم رفتند هزار و این هفته گروهی که ما باشیم می‌رویم لاله‌زار برای آمادگی و هم‌هوایی.

صبح‌ها که من فقط یکی‌شان را رفتم! برخی سنگ‌نوردی می‌کنند و برخی زودتر می‌روند بالا و می‌آیند پایین که تا به اداره‌شان برسند.
امروز که 26 خرداد بود یک‌روز زودتر جشن تولد این‌جانب را گرفتند و دو تا کفش توی کادوها پیدا شد!
یکی کفش کوه و یکی یک سالومون ورزشی مشتی. روزهای جام جهانی‌ست و ما یحتمل 3شنبه با قطار می‌رویم شمال. من البته 2شنبه جلسه دارم و از دوشنبه تهرانم. مانده ام این کوله‌ی بزرگ را چه‌کنم تا 4شنبه. همین